loading...
جورواجور...از همه چی از همه جا...
alireza بازدید : 335 پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

بچه بودم فک میکردم گوَزنا شوهر آهوا هستن :|

اخرش ما نفهمیدیم تو رو بوسی کردن باید دوتا بوس کنیم یا سه تا لامصب خیلی شرایط سختیه یهو میخوای سه تا بوس کنی طرفو ، اون دوتا بوس میکنه جا خالی میده وسط جمع ضایع میشی :|

بقیه در ادامه مطلب ...

alireza بازدید : 353 چهارشنبه 04 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

یــه بـار هـم مـاشـیـن و بـرداشـتـیـم و بــا بـچـه هـا رفـتـیـم بـیـرون....
حـالا صـدای ضـبـط تـا آخـر زیـاد هـمـه هـم داشـتـیـم مـی رقـصـیـدیـم تـو مـاشـیـن,خـلاصـه یـهـو یــه افـسـرِ جـلـومـون رو گـرفـت گـفـت بـزن بـغـل...
مـنـم به بـچـه هـا گـفـتـم ادای ایـن بـچـه بـاحـالا و بـا مـعـرفـتـها رو در بـیـاریـن بـیـخیال شـه جـریـمـه نـکـنـه 
خـلاصـه پـلـیـسـه گـفـت ایـن چـه وضـع رانـنـدگـیـه؟ 
مـاشـیـن بـایـد بـخـوابـه پـارکیـنـگ!!!

 

بقیه در ادامه مطلب ...

alireza بازدید : 258 سه شنبه 03 اردیبهشت 1392 نظرات (0)


ترم ۱:

اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند!

.

.

.

بقیه در ادامه مطلب ...

alireza بازدید : 215 سه شنبه 03 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

1-‌ کدام مورد کوتاه‌تر است؟

الف) مدت خوشحالی بعد از قبول‌شدن در دانشگاه 

ب) عمر پدر دانشجویان دانشگاه آزاد 

ج) مانتوی خواهران دانشجو 

د) پای فارغ‌التحصیلان نسبت به دستشان

 

برای پاسخ دادن به ادامه سوالات به ادامه مطلب بروید :دی ...

alireza بازدید : 191 سه شنبه 03 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

ﻃﺮﻑ ﻓﯿﻠﻢ ﺗﺮﺳﻨﺎﮎ ﺯﯾﺮﻧﻮﯾﺲ ﮐﺮﺩﻩ، ﺗﻮﯼ ﺗﻮﺿﯿﺤﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﭼﻮﻥ ﭼﻨﺪ ﺟﺎﺵ ﺣﺘﻤﺎً ﯾﻬﻮ ﺑﻐﻠﺘﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ:))

.

.

.

.

بقیه در ادامه مطلب ...

alireza بازدید : 176 دوشنبه 02 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

سیاستمدار: کسی است که می تواند به شما بگوید به جهنم بروید منتها به نحوی که شما برای این سفر لحظه شماری کنید.


مشاور: کسی است که ساعت شما را از دستتان باز می کند و بعد به شما می گوید ساعت چند است.


حسابدار: کسی است که قیمت هر چیز را می داند ولی ارزش هیچ چیز را نمی داند.

 

بقیه در ادامه مطلب ...

 

alireza بازدید : 348 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود وتنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود


پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد

پسرعزیزم من حال خوش

ی ندارم چون امسال نمی توانم سیب زمینی بکارم من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی
دوستدار
تو پدر

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بقیه در ادامه مطلب...
alireza بازدید : 297 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)

غضنفر اومد از هواپیما پیاده بشه شلوارش افتاد ، زود کشید بالا و داد زد کجاست اون زنه که گفت کمربنداتونو باز کنین ؟ همینو میخواستی ؟


اصفانیه میره مهمونی ...
سرسفره بچش میگه بابا یه لیوان اب میخوام ...
باباش میگه:
خاک توسرت اب خونمون هست مرغ بخور ... :)))

 

بقیه در ادامه مطلب ...

alireza بازدید : 336 جمعه 05 خرداد 1391 نظرات (0)

روزی خانمی‌در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.
قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می‌کنم .
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : “متشکرم” ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد.



بقیه در ادامه مطلب...

alireza بازدید : 218 سه شنبه 12 اردیبهشت 1391 نظرات (0)


کادو : برادر دوم

کاسه : برادر سوم

کافور : برادر چهارم

کامیون : برادر وسطی

کره حیوانی : بیچاره ناشنواست

باکتری : پ ن پ با قوری

بیگلی بیگلی:پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی big lee‌

۱,۲,۴,۵,۶,… : کوسه

فلافل : فَ لا فَ ل ، پَ نه پَ در زبان عربی !

فیله گوساله : فیل نفهم، فحش رایج بین فیل ها

بی‌ کربنات : یکی‌ از فحشهای رایج میان شیمیدانان

فیروز کریمی : در روز مرا حمل کنید

Acrobat reader: ژیمیناستی که موقع اجرا گُه می‌‌زند

باقرخان : خواننده‌ای که در هنگام خواندن قر می‌‌دهد

قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود !

وایمکس : درنگ چرا ؟!

البرز: عربها به « پرز » گویند !

چرا عاقل کند کاری‌ :‌ یک ضرب المثل شیرازی !

شیردان : آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد !

هردمبیل : جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود !

مختلف : مرگ مغزی !

توله سگ : حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن !

یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ‌ ها !

غیرتی : هر نوع نوشیدنی به جز چای !

پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد !

اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن !

نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت !

تهرانی : تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه !

کاشمری : در آرزوی ازدواج !

ژنتیک : ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد !

خورشت بامیه : مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است !

ﻓﯿﻠﺴﻮﻑ : ( ﻓﯿﻞ ﮔﺮﻓﺘﮕﯽ ) ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﻓﯿﻠﯽ ﺑﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﺩ

alireza بازدید : 249 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 نظرات (1)

اکنون خوشبخترین فردِ دنیا بودید

اگر هر روز شارژش میکردید

باهاش در روز از همه بیشتر صحبت میکردید

پایِ صحبت‌هایش می نشستید

... پیغام‌هایش را دریافت میکردید

پول خرجش میکردید

بقیه در ادامه مطلب...

alireza بازدید : 495 یکشنبه 03 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...

یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.


بقیه در ادامه مطلب...

alireza بازدید : 268 پنجشنبه 31 فروردین 1391 نظرات (0)

یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته،

یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!

خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.

یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه دوباره موتور گازیه قیییییژ ازش جلو زد!

دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.

همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!

طرف کم میاره، راهنما میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده بزنه کنار.

خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه،

میگه: آقا تو خدایی! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی کل مارو خوابوندی؟!

موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه: والله … داداش….

خدا پدرت رو بیامرزه که واستادی… آخه … کش شلوارم گیر کرده به آینه بغلت !!!!


alireza بازدید : 298 پنجشنبه 31 فروردین 1391 نظرات (0)

خانمی به آشپز خانه رفت و دید همسرش با یک مگس کش اینطرف و آنطرف میچرخد.
پرسید : چیکار میکنی؟
همسرش پاسخ داد : مگس شکار میکنم!
آه چند تا کشتی؟
پنج تا، سه مذکر و دو مونث!!
همسرش با تحیر پرسید : چجوری جنسیتشونو فهمیدی؟

شوهرش گفت : آخه سه تاشون روی شیشه خالی آبجو بودن و دو تا روی تلفن!!

alireza بازدید : 368 دوشنبه 21 فروردین 1391 نظرات (0)
روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم موشک بازی کنند
متاسفانه انشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت. او
باید تا 100 میشمرد و سپس شروع به جستجو میکرد.
همه پنهان شدند الا نیوتون ... نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد. دقیقا در مقابل انشتین.
انشتین شمرد 97, 98, 99..100… او چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده. انشتین فریاد زد نیوت......ون بیرون( سك سك) نیوتون بیرون( سك سك) نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم.
او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم...
...تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه که نیوتون نیست... ..نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام... که منو نیوتون بر متر مربع میکنه .........
...از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر یک پاسکال می باشد بنابراین من پاسکالم پس پاسکال باید بیرون بره (پاسکال سك سك)
alireza بازدید : 552 سه شنبه 15 فروردین 1391 نظرات (0)

فقط 1% جمعیت دنیا رو داریم، اون‌وقت 30% کشته‌های سوانح هوایی دنیا ایرانی‌اند،

سوار هواپیما بشی انگار سوار عزرائیل شدی؛ راس میگن که دیگه بلیط دوطرفه رفت و برگشت بخری ریسک داره، باید فقط یه‌طرفه خرید که ضرر توش نباشه!


ساعت دوازده شب چنان برفی اومد که نگو، بعد یهو ابرا رفتن برفا آب شد کم مونده بود خورشیدم نصفه شبی طلوع کنه...


بچه‌ها دور هم جمع شدن مثلا دارن می‌جنگن، بهشون می‌گم اسم چند تا پهلوان ایرانی رو بگین، می‌گن: اسپایدرمن، جومونگ، مختار!


پول شارژ باطری موبایلمون از پول کارت شارژش بیشتر میشه،


بقیه در ادامه مطلب...

alireza بازدید : 250 دوشنبه 07 فروردین 1391 نظرات (0)
ﭘﺴﺮ:ﺳﻼﻡ ﺑﺎﺑﺎﺍﺍﺍﺍ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪﻩ
ﭘﺪﺭ:ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ
ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﯾﺎﺍﺍﺍ!!
ﺍﺧﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﮑﺎﺭﻡ ﺟﻮﺍﺏ ﺯﻧﮓ ﮔﻮﺷﯽ ﺗﻮﺭﻭ ﺑﺪﻡ..
ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ، ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩ؟
... ... ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻧﺎﺯﯼ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯿﺎﺩ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ ﺑﺮﯾﻦ
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺳﺮﺕ ﺷﻠﻮﻏﻪ
o:ﻭﺍﺳﻪ چی اینو ﮔﻔﺘﯽ ؟؟!!!
ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻠﺶ ﺑﻪ ﻧﺴﺘﺮﻥ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮﯾﻦ ﺧﺮﯾﺪ

alireza بازدید : 276 یکشنبه 06 فروردین 1391 نظرات (1)

- دقیقا اون زمان که راننده تاکسی می خواد سبقت بگیره حتما یه مسافر هست که بگه: آقا پیاده می شم!
- هشتاد درصد امتحانات پایان ترم براساس کلاسی است که در آن غایب بوده ای!
- اگر بلیت نداشته باشی پول خرد هم نداری. وقتی پول خرد داری که بلیت هم داری.
- اونی که بیشتر از همه دوستش داری، عاشق اونی میشه که بیشتر از همه ازش تنفر داری!
بقیه در ادامه مطلب...

alireza بازدید : 257 شنبه 05 فروردین 1391 نظرات (1)

دانشجویی که سال آخر دانشکده خود رامی‌گذراند به خاطر پروژه‌ای که انجام داده
بود جایزه اول را گرفت.
به گزارش سه نسل به نقل از روزنه ، او درپروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستی
مبنی بر کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند
و برای این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان کرده بود:
1-مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می‌شود.
2- عنصر اصلی باران اسیدی است.
3-وقتی به حالت گاز در می‌آید بسیار سوزاننده است.
4- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می‌شود.
5-باعث فرسایش اجسام می‌شود.
6-حتی روی ترمز اتومبیل‌ها اثر منفی می‌گذارد.
7-حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.

از پنجاه نفر فوق، 43 نفر دادخواست را امضا کردند. ۶ نفر به طور کلی علاقه‌ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می‌دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!
عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!!
یکبار دیگر دلایل را بخوانید می بینید همه خواص آب هستند.
واقعا ما چقدر زود باور هستیم نه!!!!

alireza بازدید : 389 شنبه 05 فروردین 1391 نظرات (0)

یک روز مردی در حال عبور از خیابان کودکی را مشغول جابجایی بسته ای دید که از خود کودک بزرگ تر بود .

پس نزدیکش رفت گفت : عزیزم بگذار تا کمکت کنم.

وقتی مرد خواست بسته را بردارد دید که حتی حملش برای او مشکل است چه برسد به این بچه.

بقیه در ادامه مطلب...
alireza بازدید : 247 شنبه 05 فروردین 1391 نظرات (0)

شیخ و مریدان در بیابان ، عربی را سوار بر شتر دیدند ، شیخ جهت اسکل کردن وی از او پرسید: آیا این شتر است ؟

مرد عرب کمی سرخ و کبود شد و در جا درگذشت!

جمله همه مریدان واله و حیران گشتندی و از شیخ علت را جویا شدندی.

شیخ فرمود: همانا جهت تلفظ "پ ن پ" بر خود فشار آورد و هلاک شد !!!

درباره ما
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به اين وبلاگ خوش آمديد . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما در بهتر شدن كيفيت مطالب وبلاگ ياري رسانيد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد این وبلاگ چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 91
  • کل نظرات : 35
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 34
  • بازدید امروز : 94
  • باردید دیروز : 48
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 609
  • بازدید ماه : 1,463
  • بازدید سال : 10,005
  • بازدید کلی : 194,001
  • کدهای اختصاصی

    رنک الکسا

    پیج رنک

    ابزار هدایت به بالای صفحه

    وضعیت آب و هوا